پزشکانی با درآمد زیر خط فقر / خطر کمبود در برخی رشتههای مادر پزشکی
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۲۹۷۱
دکتر علی سالاری در گفتوگو با ایسنا، درباره پیشنهادات تعرفههای پزشکی برای سال آینده، گفت: درخواست ما این است که دولت کف تابآوری مطبها و مراکز درمانی را برای تعیین تعرفههای سال آینده در نظر بگیرد و تعرفههای پزشکی را بر اساس گرانی و میزان تورم تعیین و تنظیم کنند تا همکاران ما جدای از دستمزد خودشان که معمولا همیشه عقبتر از تورم است، بتوانند از عهده خرید یا تعمیر دستگاههای پزشکی، اجاره مطب و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه پزشکان، سلبریتی و مشهور نیستند
وی با بیان اینکه در سالهای اخیر بسیاری از همکاران ما در حوزه پزشکی مطبهایشان را تعطیل کردهاند، افزود: متاسفانه سفره درمانی بسیاری از مسئولان از سفره درمانی مردم عادی جداست؛ آنها فقط یکسری پزشک مشهور و سلبریتی را میببینند و ممکن است در مراجعه به این پزشکان مبالغ خارج از عرفی را هم پرداخت کنند. بعد هم قیاس کرده و تصور میکنند که حتما درآمد سایر پزشکان هم بالاست. در حالی که تخصصهای نسخهنویس، پزشکان عمومی، ماماها و... بسیار مشکل دارند. سالهاست که مطبهای ماماها جمع شده است. بنابراین صحبت ما با دولت این است که کف تابآوری مطبها بر اساس تورمی که واقعا در حال حاضر بالاست، برای تعیین تعرفههای پزشکی سال آینده در نظر بگیرند.
تورم «سلامت»، بالاتر از تورم عمومی جامعه
سالاری با بیان اینکه تورم حوزه سلامت همیشه از تورم عمومی جامعه بالاتر است، گفت: باید توجه کرد که بسیاری از دستگاههای مورد نیاز پزشکان، از خارج از کشور آمده و به ارز وابسته است. بنابراین گرانی در این حوزه بیشتر است. بنابراین باید این مباحث را لحاظ کنند.
جامعه پزشکی در تنگنای درآمدی و معیشتی
پزشکانی با حقوق زیر خط فقر
معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور درباره وضعیت درآمدی پزشکان، گفت: درآمدهای پزشکان بسیار متغیر است. پزشکان قدیمی هستند که بیمار بسیار زیادی دارند، جراحی میکنند، تزریقات دارند و ... بنابراین اقتصادشان میچرخد، اما پزشکان جوان و عادی ما و پزشکانی که حقوقبگیر بوده یا در روستاها خدمت میکنند، شرایطشان متفاوت است. پزشکان خانواده ماهیانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان حقوق میگیرند. بسیاری از پزشکانی که مطب داشتند، اکنون مطبشان در حد دو تا پنج بیمار دارد که واقعا اگر عشق و علاقه به پزشکی نباشد، باید مطبشان را ببندند. پزشکان اورژانس ما که در بیمارستانها سختترین کار را انجام داده و بیخوابی و محیط طاقتفرسا را تحمل کرده و به ارائه خدمت ادامه میدهند، درآمدشان در حد حقوقی زیر خط فقر است. اگر خط فقر را ۱۸ میلیون تومان در نظر میگیرند، گزارشهایی داریم که پزشکان ما ۹ تا ۱۵ تومان حقوق دارند؛ یعنی غاطبه جامعه پزشکی این درآمدها را دارند. حال ممکن است در هر قشری درصد کوچکی سلبریتی هم باشد که درآمدهای بالا و نجومی هم داشته باشند، اما درست نیست که این درآمدها را به همه آن قشر تعمیم دهیم. عامه جامعه پزشکی از نظر درآمدی و حتی معیشت دچار تنگنا هستند.
مطبداری در ایران حال و روز خوبی ندارد
سالاری درباره بحث تعطیلی مطبها و خطر افزایش این پدیده، گفت: وقتی پزشکان مطبشان را تعطیل میکنند، معمولا اعلام نمیکنند، اما آنطور که از همکارانمان بازخورد میگیریم، نشان میدهد که وضعیت مطبداری مناسب نبوده و مطبداری چندان به صرفه نیست؛ بویژه در شهرهای کوچک، در حاشیه شهرهای بزرگ و ... وقتی اجارهبها در شهر تهران در عرض یک ماه تا ۲۰ درصد بالا میرود، هزینههای جاری مطبها بالا میرود، آن هم در حالی که مقدار ویزیت به نسبت کشورهای همسایه، تورم و... کم است و بیمهها هم حمایت نمیکنند تا مردم بتوانند به راحتی خدمات پزشکی و سلامت را دریافت کنند؛ بنابراین منطقی است که وضعیت مطبداری مناسب نیست. باید توجه کرد که مطبداری در ایران حال و روز خوبی ندارد.
کم اقبالی به سمت «تخصصهای مادر» در پزشکی
تخصصهای لوکس و استراتژیک هم در خطرند
وی درباره رشتههای در معرض خطری که داوطلب برای آنها کم است، گفت: زمانی که حقوق مکفی باشد و امکانات وجود داشته باشد، کسی بدش نمیآید که مدرک بالاتر اخذ کند، اما وقتی فردی میبیند که در بالای ۴۰ سالگی فارغالتحصیل میشود و نمیتواند خرج مطبش را دربیاورد و باید یک حقوق حداقلی و کارمندی را که میتوانسته در سن ۲۰ سالگی به دست آورد، اکنون در ۴۰ سالگی در بیمارستان بهدست آورد، قطعا گرایشی برای خواندن تخصص در برخی رشتهها ندارد. متاسفانه رشتههای مادر هستند که اقبال نسبت به آنها کم شده است؛ مانند تخصص طب اورژانس، عفونی، داخلی و... و این موضوع دارد به سمت رشتههایی که در گذشته لوکس هم محسوب میشد، کشیده میشود. به عنوان مثال درباره فوقتخصص جراحیهای اطفال، قلب، قفسه سینه و ... حتی تخصصهایی که بسیار استراتژیک است، مانند فوق تخصص عروق و ... در خطرند و کرسیهایشان خالی میماند. زیرا فارغالتحصیلی که در دوره عمومی یا تخصص میخواهد به مقطع بالاتر رود، بررسی میکند و میبیند که دو سال باید با کمترین حقوق که در حد دانشجویی است، سختترین کار را انجام دهد و بعد از فارغالتحصیلی هم بازار دلچسب نیست. بنابراین بهجای این کار، یا بازارهای جذابتری در کشورهای اطراف وجود دارد که مهاجرت میکنند یا اینکه وارد بازارهای جذابتر و پولسازتر داخلی میشوند.
خطر آسیب به خدمات پزشکی در سالهای آینده
سالاری ادامه داد: در عین حال نمیتوان همکاران ما را سرزنش کرد؛ چراکه آنها هم باید امرار معاش کنند، زندگی کنند و خانه بخرند و بتوانند پاسخگوی خانواده باشند. بازار زیبایی اکنون بسیار داغ شده و بسیاری از همکارانی که در رشتههای مختلف تحصیل کردند و رشتههای استراتژیکی هم دارند، میبینیم که در مطبها و بیمارستانها به سمت اعمال جراحی زیبایی روی آوردند. البته باید توجه کرد که اینهم مُسَکن است و ماندگار نیست. به نظر میرسد که با ادامه روند در سالهای آتی از نظر تخصص و خدمات پزشکی دچار آسیب و معضلات زیادی میشویم و مردم در این زمینه دچار خسران خواهند شد.
وی تاکید کرد: اگر حقوق یک پزشک را در سال ۱۳۹۰ با سال ۱۴۰۰ مقایسه کنید، قدرت خرید در سال ۱۴۰۰ حداقل ۱۰ برابر کم شده است. با این مقایسه متوجه میشویم که چرا ماندگاری پزشک در مناطق محروم در کشور و برای ادامه تحصیل کم و کمتر میشود.
سالاری با بیان اینکه مهمترین بخش در تعیین تعرفهها نگاه مسئولان به جامعه پزشکی است، گفت: نباید کل پزشکان را چند پزشک شهره در شهر ببینند، مشکلات معیشتی پزشکان را درک کنند و بدانند که هر چیزی یک قیمتی دارد. همانطور که کالاهای اساسی یک قیمت تمام شده دارد، خدمات سلامت هم قیمت تمام شدهای دارد و اگر بخواهید اقتصاد را دستوری اجرا کنید، قطعا هم کیفیت کاهش مییابد، هم نارضایتی ایجاد میشود و در نهایت هدف که رضایت مردم است، حاصل نمیشود.
منبع: الف
کلیدواژه: جامعه پزشکی همکاران ما تعرفه ها مطب داری مطب ها رشته ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۲۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احساس بیپناهی میان پزشکان جوان
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین سال جدید برای جامعه پزشکی خوب شروع نشد، همان اوایل سال بود که خبر رسید یک پزشک دست به خودکشی زده است، از این حادثه چیزی نگذشته بود که خبر خودکشی پزشک بعدی هم منتشر شد، خودکشی پزشکان و کادر درمان در سالهای اخیر پرتکرار شده و بهنظر میرسد اگر تصمیمهای جدی درباره آن گرفته نشود عاقبت عجیبی در انتظار است.
هر موقع درباره خودکشی یا افکار خودکشی صحبت میشود یکی از متهمهای اصلی وضعیت روحی و اختلالهای روانی است، اما دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت درباره آن میگوید: «خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.»
هومان سبطی، در این گفتوگو با خبرآنلاین از دلایل بیانگیزه شدن پزشکان جوان و شرایطی که اقدام به خودکشی را برای آنها تسهیل میکند میگوید. متن کامل این گفتوگو در ادمه آمده است.
*این روزها درباره خودکشی پزشکان خبرهای زیادی شنیده میشود، نظرتان درباره این وضعیت چیست؟
میزان خودکشی میان پزشکان جوان در کشور ما از میانگین جهانی بیشتر است، در مقایسه با کشور خودمان هم وضعیت صعودی پیدا کرده و زنگ خطر را به صدا درآورده است.
*هر موقع درباره خودکشی صحبت میشود بلافاصله پای مسائل روحی به میان باز میشود، درباره پزشکان هم همین است؟
خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.
*پس بهنظرتان دلیل اقدام به خودکشی آنها چیست؟
بهنظر میرسد در حل تعارضهایی که این گروه با آن مواجه هستند، مکانیسم جایگزین دیگر جوابگو نیست، یعنی یک پزشک جوان آنقدر پلهای پشتسر خودش را برای اینکه به رزیدنتی یا اینکه به پزشکی دوران طرح برسد خراب کرده که وقتی به پشت سر خود نگاه میکند میبیند هیچ امکان برگشت و تغییر مسیر ندارد( بر خلاف سایر رشته ها) و شرایط فعلیای که دارد بهقدری غیرانسانی و غیرقابل تحمل است که متاسفانه ترجیح میدهد خودکشی کند.
*شما میگویید شرایط پزشکان جوان، چه در دوره دستیاری و چه در دوره طرح غیرانسانی و غیر قابل تحمل است، مگر چه شرایطی بر آنها حاکم میشود؟
ما میتوانیم شرایط را به دو دسته تقسیم کنیم، یکسری دلایل درونزاد است، یعنی به سیستم بهداشتی و درمانی، روابط کاری و تعارض منافع مربوط میشود. قسمت دوم دلایل برونزاد هستند و به تعامل کادر درمان بهویژه پزشکان با سایر اقشار جامعه و البته لایههای قدرت و ثروت برمیگردد.
*اگر موافق باشید از شرایط درونزاد شروع کنیم، دقیقا منظورتان چیست؟
دلایل درونزاد به این معنا که خود پزشکان آنطورکه باید مراقب یکدیگر نیستند، مثلا یک پزشکی که دارای درآمد بالایی دارد خیلی مواقع پزشکان جوان را به شکل جانشینان خودش میبیند، به آنها پر و بال میدهد، حتی در مطب خودش امکان طباطب به آنها میدهد، اما نقطه مقابل این هم وجود دارد، یعنی پزشکانی هستند که به پزشک جوان بهچشم رقیب نگاه میکنند و از قدرت خودشان به عنوان استاد سوءاستفاده میکنند گویی که میخواهند آنها را تحقیر یا تنبیه کنند، چنین وضعیتی یک پزشک جوان را خرد میکند. این نوع برخورد میان دستیاران سال بالا و پایین هم بسیار گزارش شده است.
اگر وزارت بهداشت و دانشگاههای تابع آن، معتقد هستند که در دوره دستیاری فقط به پزشکان رزیدنت آموزش میدهند بنابراین رزیدنتها باید فقط در حد آموزش کار کنند، در این صورت کشیکهای شب باید توسط پزشکان استخدام شده بیمارستانها انجام شود و دستیاران کنار آنها باشند برای یادگیری نه بیشتر، اما واقعیت جاری این نیست، یعنی همه بار بیمارستان از غروب تا صبح روز بعد به عهده رزیدنتها است. پس اگر رزیدنتها درحال کار کردن و خدمتگزاری و کسب درآمد برای بیمارستان هستند باید بیمه شوند و بهدنبال آن از حقوقی درخور برخوردار شوند. حقوق رزیدنتها به حدی ناچیز است که از گفتن آن خجالت میکشند، بنابراین این وضعیت دستیاران مانند همان مثل یک بام و دو هوا است، نه میدانند آموزشی هستند و نه میدانند یک نیروی کار هستند.
گاهی تفاوت ایدئولوژی میان پزشک جوان و پزشکانی که بهعنوان استاد در سیستم بهداشت و درمان وجود دارند دیده میشود، این سهمیههای رنگارنگی که با آن از گروههای فکری مختلف وارد دانشگاه میشوند سبب شده برخی دانشجویان از برخی دیگر جدا شوند و در ذهن خود مرزبندی هایی داشته باشند و این به هر دو گروه آسیب میرساند.
*از پزشکان برای دوره دستیاری تعهد یا ضمانتنامه میگیرند، چرا؟
بله، از دستیاران برای دوره تحصیل تعهدها و ضمانتهای مالی گرفته میشود، به این اعتبار که به آنها میگویند بهازای آموزشهایی که سیستم پزشکی کشور به شما میدهد بعد از پایان تحصیل در مناطقی که ما برای شما مشخص میکنیم به عنوان پزشک طرح باید ارائه خدمت بدهید، و این تعهدهای مالی ضمانت ارائه خدمت است، ضمن اینکه اصل این اقدام را باید یکبار بررسی حقوقی کرد که آیا اساسا درست است یا خیر، این تعهدهای مالی را طوری تنظیم میکنند که اگر یک پزشک حین تحصیل به هر دلیلی فوت کند این تعهدهای مالی به گردن ضامنان او باقی میماند و وزارت بهداشت میتواند آن را از ضامن پزشک فوت شده بگیرد، بنابراین تصور کنید این وضعیت چه فشار روحی برای دستیاران ایجاد میکند.
وقتی پزشکی فارغالتحصیل میشود اگر به هر دلیلی نتواند وارد دوره طرح شود، یعنی اگر بگوید پدر و مادرم هر دو امسال فوت کردهاند و شش ماه یا یکسال وضع روحی مناسبی ندارم و نمیتوانم وارد دوره طرح شوم، گاهی بدون ملاحظه وثیقه او را به واحد حقوقی وزارت بهداشت ارجاع می دهند؛ این شدت برخورد در مقابل پزشکانِ جوان یک احساس بیپناهی به آنها میدهد.
*به عامل دوم برسیم، درباره شرایط برونزا که سبب ایجاد مشکلاتی برای پزشکان شده است، بگویید.
جامعه را نسبت به پزشکان بیمعرفت کردهایم، نمیخواهم این را به گردن مردم بیندازم اما الان مردم در خودکشی پزشکان نقش دارند، مردم هم از پزشکان انتظار بالایی دارند و هم سعی میکنند آنها را بهحساب نیاورند، تمام مشکلات سیستم بیمه و سیستم بهداشت و درمان کشور را به همین سربازان خط مقدم که پزشکان هستند نسبت میدهند و با آنها بدخلقی و بیمعرفتی میکنند، درحالی که مردم ما باید بدانند از نظر دسترسی به امکانات پزشکی در بهشت پزشکی جهان زندگی میکنند.
مردم برای یک آنفلوآنزای ساده در کشوری مانند آمریکا یا نروژ اصلا به این آسانی به پزشک دسترسی ندارند و بهای یک معاینه و تجویز ساده هم بسیار به نسبت درآمد سرانه بیشتر از ایران است. در ایران این دسترسی بسیار ساده است، مردم باید آنجا را ببینند تا متوجه شوند دسترسی به پزشک در ایران مانند بهشت است. البته در خیلی از موارد ما میتوانیم بهتر باشیم اما این مسائل اصلا به پزشک ربطی ندارد، بیمه گاهی پول بیمارستانها را نمیدهد و بیمارستانها هم نمیتوانند امکانات لازم را فراهم کنند، اما مردم همه اینها را به گردن پزشک یا پرستار یا دندانپزشک جوان و نخبه کشور میاندازند.
از طرفی جو رسانهای علیه پزشکان زیاد است، یکی دو کمدین معروف و دوستداشتنی کشور هستند که وقتی به موضوع پزشکی میرسند آنچنان پزشکان را به باد انتقاد میگیرند که من فکر میکنم ضربه زیادی میزنند. پزشکان برای چند گروه در جامعه استرسزا هستند، یکی از این گروهها هنرمندان هستند، آنها دوست دارند همیشه در مرکز توجه جمع باشند و گاهی پزشکان برای آنها مانع هستند. سیاستمداران نباید اجازه میدادند از پزشک یک آدم سودجود، بیقید، زیرمیزی بگیر و بی درد تصویرسازی شود تا در واقعیت یک فرد برای سرماخوردگی یک پزشک را زیر باد کتک نگیرد.